مـا اَز اوناشـیم کـِه
↜یـِــه قَـدَم↝بَرامونْ بَرداری.. ➜
بَرات ⇚دَربَســت⇛ میگـیریم..
بِرِســے بِـــه خواســـتـِـه هات...✘
حس قشنگیه
یكی نگرانت باشه
یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده
سعی كنه ناراحتت نكنه،
حس قشنگیه...
وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت كنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم
بگه كه حواسم بهت هست
حس قشنگیه ازت حمایت كنه.
.. آره... دوست داشتن همیشه زیباست... .
حس قشنگیه
یكی نگرانت باشه
یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده
سعی كنه ناراحتت نكنه،
حس قشنگیه...
وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت كنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم
بگه كه حواسم بهت هست
حس قشنگیه ازت حمایت كنه.
.. آره... دوست داشتن همیشه زیباست... .
امروز را برای بیان احساس به عزیزانت غنیمت شمار...
شاید فردا احساسی باشد ولی عزیزی نه....
چرا بعضی انسان ها عادت ب ایفای نقش ها کرده اند...
چرا همیشه کسی هستند ک...نیستند.
شاید شغلشان همین است یا شاید یادشان رفته ک انسان اند...
نه عروسک...
درعجبم...یعنی هیچ گاه دلشان برای خودشان تنگ نمیشود...
زندگی با تزویر و ریا چه حسی دارد...خوب است عایا...؟؟؟
شاید عروسک بودن برای خودتان عادت شده ولی...
یادتان نرود...برای کسی ک نقش بازی میکنید...
خیلی سنگین و گران تمام میشود...
انقدر گران ک هیچ قیمتی برایش قابل مثال نیست.
اغراق نیست...حقیقت است.
مگر یک قلب شکسته باپول قابل ترمیم است...
یا مگر باپول تسکین میگیرد ک بشود برایش قیمتی...
حرف از قلب است...قلب.
حال قضاوت باخودتان...
یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند
جلوی ویترین یک مغازه می ایستند
دختر: وای چه پالتوی زیبایی
پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟؟
وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده
پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟؟
فروشنده: 360 هزار تومان
پسر: باشه میخرمش
دختر: اروم میگه ولی تو این همه پول رو از کجا میاری؟؟؟
پسر: پس انداز یک سالم هست نگران نباش
چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند
دختر: ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات را بخری
پسر جوان رو به دختر برمیگرده و میگه:
مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم
برای خرید گیتار میتونم یک سال دیگه صبر کنم
بعد از خرید پالتو هر دو روانه پارک شدند
پسر: عزیزم من رو دوست داری؟؟؟
دختر: اره
پسر: چقدر؟؟
دختر: خیلی
پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟؟
دختر: خب معلومه نه
یک فالگیر به انها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگوید بیا فالت رو بگیرم
دست دختر را میگیرد
فالگیر بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق
چشمان پسر جوان از خوشحالی برق میزد
فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قد بلند با موهای مشکی و چشمان ابی
دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند
پسر وا میرود
دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد
چشمان پسر پر از اشک میشود
رو به دختر می ایستد و میگوید:
او را می شناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم
دختر سرش را پایین می اندازد
پسر: تو اون پالتو رو نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی
ما هر روز از ان مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از انجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من این کارو کردی چرا؟؟؟
دختر اروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد.
يک روز مي فهمي که خيلي دوستت دارم
و انروز مي گويي: کاش تمام زندگي اش مي شدم..
يک روز مي فهمي که ديوانه وار ميخواستمت
و انروز مي گويي: کاش کمي مي خواستمش..
يک روز به خودت مي ايي که تنهايي..
انروز فقط مرا مي خواهي
و انروز ديگر مني وجود ندارد...
من از عشق گفتم
تو مدل ماشینم را پرسیدی
من از محبت گفتم
تو محل زندگیم را پرسیدی
من از دوست داشتن گفتم
تو وضعیت حسابِ بانکیم را جویا شدی
من از ارزش ها گفتم،ارزش هایی که قیمت ندارند،امّا تو
تو قیمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردی . . .
دستانت رابده تاباهم بپريم....
همه ي آنهايي كه سوختندتنها بودند...
چهارشنبه سوريت مبارك عزيزدلم...
می شود در همین
لحظه
از راه برسی و
جوری مرا در آغوش بگیری
که حتی عقربه ها هم
جرات نکنند
از این لحظه عبور کنند؟؟؟
و من به اندازه ی تمام روزهای
کم بودنت
تو را ببویم و
... در این زمان متوقف
سالها در آغوشت زندگی کنم بی ترس فردا ها...
هیچ وقت حسرت سه چیزو نخورید :
1. زیبایی 2.تیپ 3.جذابیت
ما که داریم به کجا رسیدیم ؟!
جز اینکه روزی چند تا کشته میدیم و آهشون پشتمونه . . .
این دخترایی که میگن ما هرگز ازدواج نمیکنیم !
همونایی بودن که سر سفره شام قهر می کردن نیم ساعت
بعدش تو آشپزخونه شیش برابر میخوردن !
پدري براي تولد دخترش فکر کرد بهترين کادو دنيا را بگيرد
يک مرسدس بنز،يک ويلا کنار دريا،يک ماه سفر دور دنيا
به دخترش گفت کدام را ميخواهي ؟
اشک درون چشمان دخترک جمع شد
و دستان پدر را گرفت و با صدايي لرزان گفت:
شوهرررررر ميخوام
از الان حسودیم میشه
.
.
.
.
.
.
.
به اونی که میخواد یه عمر با من زندگی کنه . . .!
خدا شانس بده :|
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستانی ، بهتر از آب روان.
و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند
دو چیز شما را تعریف میکند :
1.بردباری تان وقتی هیچ چیز ندارید
2.و نحوه رفتارتان وقتی همه چیز دارید !
دختر: بابا؟!
بابا: جونه بابا؟!
دختر: چرا تو داری قاقالی لی درست میکنی؟!
بابا: مگه تو فضولی؟! تو فقط بخور...
دختر: اِاِاِ... بابا بگووو؟؟
بابا: خب توله ی من مامانی مریض شده باید استراحت کنه...
دختر: هر کسی که مریض میشه دیگه نمیتونه قاقالی لی درست کنه؟!
بابا: آره دیگه... فقط باید استراحت کنه...
دختر: بابایی؟!
بابا: جونه بابایی؟!
دختر: تو مامان و بیشتر دوست داری یا منو؟!
بابا: توله سوالای سخت میپرسی هاا...
دختر: بگوو دیگه بابایی؟!
بابا: مامانی رو...
دختر: پس من چی؟!
بابا: ای جانم... تو رو هم دوست دارم ولی مامانتو بیشتر دوست دارم...
دختر: چرا؟؟
بابا: خب عشقمه دیگه...
دختر: بابایی؟!
بابا: جونه بابایی؟!
دختر: منم مامانی رو بیشتر از تو دوست دارم...
بابا: ای شیطون...
دختر: اِ خب قاقالیای مامانی از مال تو خوشمزه تره...
بابا: باشه توله تسلیم... مامانی رو از من بیشتر دوست داشته باش...
حالا بپر تو بغل بابا خستگیش در بره...
دختر: آخ جون... دوست دارم بابایی...
بابا: چیشد؟؟ تو که گفتی مامانو دوست داری...
دختر: آآآآره... ولی مامان که الان اینجا نیست... ツ ツ بهش نگیاااا...
بابا: باشه... تو هم دختره ما
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺩﻫﻪ 80 ، ﯾﻪ بچه آدم حرف گوش کن بسازیم .....
.
.
.
.
.
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ
ﮐﺘﮏ
وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعا دوسش داره. . .
اما وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه
یعنی دیگه هیچوقت
نمیتونه کسی رو مثل اون دوست داشته باشه
نظرتون چیه؟؟؟؟
هنگامی که
درگیریک
رسوایی میشوی؛
درمی یابی...
دوستان واقعی ات
چه کسانی هستند.
دوست خوب دوستی است؛
که رازهای زمان دوستی را
در وقت دشمنی فاش نکند
هــــــــــــــــــی تــــــــــــــــــو...
گریـــــــه ام گرفـــــــــــــت...
چشمای رویایی...
بسلامتی پسری که به عشقش گفت...دیشب با دوستم رفته بودم قلیون سرا.... روبروی تخت ما یه دختر پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود،معلوم بود با هم دوست هستند،اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد.... قشنگ معلوم بود پسره عاشق دخترست،دختره شروع کرد به آمار دادن،سرمو انداختم پایین....دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،با نگاهش قبول کرد،بلند شدن ،پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت،براش نوشته بودم ..... .....خیـــــــلی پستی........ .
بگيرش تو دستت بعد سرشو بيار جلوي سوراخ............اروم ببرش داخل..............اروم اروم عقب و جلوش کن تا پردش پاره نشه.............عجب حالي مي ده گوش پاک کن هااااااااااااااا
ضد حال يعني : بري عروسي زنونه ، مردونه باشه ...... روزه کنکور خواب بموني ....... سربازي بيوفتي لبه مرز ........ وقتي داري با يکي اشنا مي شي ( چت ) و کار به شماره ميرسه ، کارتت تموم بشه ....... ضد حال يعني با نمره 75/9 افتادن ....... وقتي تو ماشين داري افه مياي ، خاموش کني ....... ضد حال يعني وقتي با دوست دختر دومت ميري بيرون ، دوست دختر اولتو ببيني با دوست پسر دومش
صفحه اصلي
ايميل نويسنده
پروفايل
طراح قالب
گالری عکس عاشقانه
انجمن وبلاگ نویسان
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان +18 و آدرس sonami.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
قالب وبلاگ
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 4
بازدید کل : 1028
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1
قالب وبلاگ
گالری عکس
چت روم
دریافت همین آهنگ